بانکی که باعث سقوط سهام در سال 1929 شد

ساخت وبلاگ

در ابتدای افسردگی ، چارلز میچل بیشترین بانکدار در آمریکا بود. امروز ، نام او تا حد زیادی فراموش شده است.

حوالی ظهر در یکی از بدترین روزهای تاریخ وال استریت ، چارلز ا. میچل با عجله در پله های خانه مورگان ، یک ساختمان خاکستری دو طبقه در بورس اوراق بهادار نیویورک عجله کرد.

این 24 اکتبر 1929 بود و فاجعه رخ داده بود. هنگامی که بازار باز شد ، سهام آنقدر سریع سقوط کرد ، نوار تیکر مبادله نمی تواند با دیوانگی ادامه یابد.

این خبر به ویژه برای میچل ناراحت کننده بود. او که به عنوان "مدیر اجرایی مدرن بانکی" مشهور بود ، او ایده بانکداری آمریکا را به عنوان رئیس بانک ملی شهر تغییر شکل داده بود و به سوخت بازار گاو نر دهه 1920 ، که اکنون در معرض خطر بود ، کمک کرد.

در داخل خانه مورگان ، میچل و بانکداران J. P. مورگان جونیور ، توماس لامونت ، و آلبرت ویگگین تصمیم گرفتند تا برای تزریق اعتماد به نفس به سرمایه گذاران ، به یک خرید و فروش سهام بروند. حرکت در مبادله گسترش یافت و به طور معجزه آسایی ، بازار تثبیت شد.

میچل معتقد بود که بدترین گذشته است.

وی به خبرنگاران گفت: "من هنوز هیچ چیز برای نگرانی نمی بینم."

اما آن روز پنجشنبه سیاه بود و هفته بعد دوشنبه سیاه و سه شنبه سیاه ، روزهای تعیین کننده سقوط سهام در سال 1929 ، رویدادی که نشانگر آغاز افسردگی بزرگ بود.

چند هفته بعد ، هنگامی که دود به اندازه کافی پاک شد تا آسیب را ارزیابی کند ، چندین رهبر بار دیگر به میچل اشاره کردند. این بار ، وضعیت وی به عنوان بانکدار ایده آل به معنای او چیزی بسیار ناخوشایند بود.

سناتور کارتر گلس بعداً گفت ، "او ، بیش از 50 مرد ، مسئولیت این سقوط سهام را بر عهده دارد."

ظهور یک مشهور بانکی

چارلز میچل بیشتر صبح ها در شهر نیویورک در دهه 20 Roaring ، می تواند در پیاده روهای منهتن در راه کار خود مشاهده شود.

از این مقاله لذت می برید؟

5 دقیقه دور روزانه Hustle را دریافت کنید که شما را در مورد وقایع در فناوری ، تجارت و اینترنت ... نگه می دارد.

روزهای هفته تحویل به علاوه یک ویژگی یکشنبه جایزه. اشتراک هر زمان

با وجود اینکه یکی از ثروتمندترین مردان در نیویورک بود ، میچل نزدیک به پنج مایل از عمارت خیابان پنجم خود به منطقه مالی رفت. پزشک وی هوای تازه بیشتری را توصیه کرده بود ، و پیاده روی های طولانی-به همراه شنا های آب باز-برای او برای 12 ساعت کاری به او استقامت می داد.

پرتره ای از چارلز میچل در سال 1923 (کتابخانه کنگره)

این هاله نظم و انضباط از زمان کودکی در چلسی ، ماساچوست بخشی از شخصیت میچل بوده است. وی در نامه ای به روزنامه محلی ، او یک بار تیم گردان دبیرستان خود را به دلیل عدم تمرین به اندازه کافی سخت ، تحریک کرد.

اما میچل هرگز از طرفداران خود سوال نکرد. او بعداً داستانی را توصیف كرد كه چگونه پدرش برای او تسویه حساب كرد - ممتازترین هدیه ای كه كودك می تواند دریافت كند - به عنوان آزمایش اخلاق كاری خود.

وی به یاد می آورد: "اگر شما یک تسویه حساب می خواهید ، باید داماد آن باشید."

در سال 1916 ، بانک ملی شهر ، که امروزه به عنوان سیتی گروپ شناخته می شود ، میچل را استخدام کرد تا رئیس شرکت جدید سرمایه گذاری سرمایه گذاری خود ، شرکت ملی شهر باشد. بانک سیتی در بانکداری تجاری ، بیشتر برای ثروتمندان ، تخصص داشت ، اما در آن زمان به فروش اوراق بهادار می پرداخت.

زمان همزمان با دوره جدیدی از سعادت برای آمریکا بود:

  • ایجاد سیستم فدرال رزرو در سال 1913 به مردم اعتماد به نفس بیشتری به بازارهای مالی ایالات متحده داد.
  • آمریکایی ها با افزایش تولید و درآمد ، شروع به خرید کالاهای بیشتر و سرمایه گذاری کردند. داو جونز از زیر 100 دلار در سال 1920 به نزدیک به 400 دلار در سال 1929 صعود کرد.

Zachary Crockett / Hustle

شهر بانک فقط موج را سوار نکرد. این تقاضا را ایجاد کرد.

میچل ، که در سال 1921 به عنوان رئیس جمهور سیتی معرفی شد ، به حداقل 69 شعبه در 58 شهر ، تبلیغات در مجلات و تابلوهای تبلیغاتی و اعزام فروشندگان به کلیساها و ایستگاه های قطار کمک کرد.

این دیدگاه باعث شده شهر به مقصد برتر برای افرادی که به پول جدید وارد می شوند. همانطور که یکی از خبرنگاران در آن زمان خاطرنشان کرد ، میچل بانک ها را از "مکان های ترسناک" به "فروشگاه های بخش" تبدیل کرد.

کلید اصلی استراتژی شهر ترکیبی از بانکداری تجاری و سرمایه گذاری بود. کارمندان در شعب محلی مشتریان را ترغیب می کنند که پول را از حساب های پس انداز یا اوراق محافظه کارانه به اوراق بهادار عجیب و غریب یا سهام شهر منتقل کنند و امنیت سرمایه گذاری ها را تضمین کنند.

در دهه 1920 ، این بانک فروخته شد~اوراق بهادار 20B دلار ، که گفته می شود بالاترین تعداد کل کشور است.

Bounty برای شهر City Bank شگفت زده شد ، که به بزرگترین بانک کشور تبدیل شد و شاهد افزایش سریع سهام آن بود ، و برای میچل ، که خانه هایی را در Hamptons و Tuxedo Park خریداری کرده و ثروت 20 میلیون دلاری را به خود اختصاص داده است (~250 میلیون دلار امروز).

محل زندگی اصلی وی ، یک عمارت به سبک رنسانس ایتالیایی که با پارک مرکزی هم مرز است ، پنج داستان بلند ایستاده بود. او در آنجا به همراه خانواده و یک کارمند 16 کمک کننده در آنجا زندگی می کرد.

رئیس جمهور وارن هاردینگ ، در نامه ای به بانکدار ، کار میچل و سیتی را به همان اندازه الهام بخش از "ملاحظات میهن پرستانه به عنوان انگیزه های شرکت و سود" توصیف کرد.

بازرگانان با دست خود برای تجارت سهام در وال استریت در شهر نیویورک ، 1925 (عکس توسط Hulton Archive / Getty Images)

شکی نیست که میچل و سایر بانکداران سرمایه گذاری از کشور الهام گرفته اند. حتی برای افرادی که در بازار سهام سرمایه گذاری نکردند ، آنها به عنوان پاراگونی از رویای جدید آمریکایی برای ثروتمند شدن یک شبه ایستادند.

سپس ، ناگهان ، این قول فاش شد که یک توهم است.

نقص بازار گاو نر

پایه و اساس بازار سهام در حال افزایش بر اساس چند استراتژی مشکوک تبلیغ شده توسط شهر و سایر بانکهای سرمایه گذاری ساخته شده است.

  • وام های حاشیه ای: بسیاری از معامله گران سهام را خریداری کردند~10 ٪ از هزینه ، وام گرفتن پول باقیمانده با بهره کارگزاران (که نماینده بانک ها بودند). در اوایل دهه 1920 ،~1B $ سالانه در حاشیه سرمایه گذاری می شد ، طبق گفته های جان کنت گالبرایت ، Great Crash 1929 ، تعدادی که به~6B دلار در سال 1928.
  • استخرهای سرمایه گذاری: شبیه به طرح های پمپ و دامپ ، بانکها پیشنهادات سهام انحصاری را با خرید کم مصرف می کردند. آنها سهام را با قیمت بالاتر در دسترس عموم قرار می دهند و به بانکداران و شرکای نخبه خود اجازه می دهند سهام خود را برای سود سریع بفروشند.

Zachary Crockett / Hustle

این شیوه ها سالها بدون بحث و جدال ادامه یافت.

سهام استخر ادامه می یابد ، بنابراین افرادی که در اواخر به دست آمده اند ، بازده بالایی را مشاهده می کردند. و سرمایه گذاران حاشیه بیش از پول کافی برای بازپرداخت وام های خود - و ادامه سرمایه گذاری - با افزایش ارزش ها درآمدند.

بازار در کنار هم قرار می گیرد ، تا زمانی که همه مانند بازار عمل می کردند تا برای همیشه بالا بروند.

رابرت مک الوین ، استاد دانشکده میلسپس و نویسنده کتاب The Great Dection: America 1929-1941 ، به Hustle گفت: "من اغلب از آن به عنوان بازار بزرگ Bullshit یاد می کنم.""از آنجا که سهام یک بار عمدتاً برای قدرت درآمد خود خریداری می شود ... (خریداری شد) فقط برای فروش دوباره با افزایش قیمت آنها."

بانکداران به طرز وحشیانه ای سود می برند.

در شهر ، پاداش ها با میزان اوراق بهادار فروخته شده افزایش یافت. از سال 1927 تا 1929 ، میچل ساخت~3. 4 میلیون دلار (~امروز 58 میلیون دلار) خارج از حقوق سالانه 25K دلار (~433K دلار).

و هنگامی که سرمایه گذاران ترسیدند و خون حیات سیتی را تهدید کردند ، میچل قدم گذاشت.

در اواخر مارس 1929 ، نرخ بهره وام های حاشیه پس از تلاش های فدرال رزرو برای سرمایه گذاری در حاشیه سرمایه گذاری افزایش یافت. در میان وحشت ، میچل اعلام کرد که سیتی 25 میلیون دلار برای فروش بازار استقراض تأمین می کند. سرمایه گذاران دوباره شروع به خرید در حاشیه کردند.

این اقدام به جلوگیری از تصادف بالقوه کمک کرد. اما اقدامات وی همچنین به تقاضاهای فزاینده ای مبنی بر تجدید نظر در حاشیه سرمایه گذاری كمك كرد و اجازه داد كه گمانه زنی ها به پاییز ادامه یابد ، هنگامی كه میچل علی رغم جمع آوری سهام ، خوش بین ماند.

وی در تاریخ 1 اکتبر به نیویورک تایمز گفت: "در وضعیت مالی در ایالات متحده هیچ نگرانی وجود ندارد."

الگوهای خرید میچل نشان می دهد که او به احتمال زیاد سعی در فریب ندارد. مشکل این بود که او اشتباه بود: گمانه زنی های بیش از حد ، وام بیش از حد وجود داشت ، و هنگامی که سهام آن را لغزید ، منجر به آبشار تماس های حاشیه ای و فروش شد. حدود 14 میلیارد دلار تنها در سه شنبه سیاه از بین رفت.

رکورد فروش در سه شنبه سیاه ، پس از خسارات عظیم چند روز گذشته اتفاق افتاد.(مقالات مختلف ، 1929 ؛ روزنامه ها.com)

بسیاری از افرادی که کیف را نگه داشته بودند ، کسانی بودند که میچل و سایر تایتان های بانکی را به عنوان یک کلاس روشنفکر که شایسته اعتماد خود بودند ، دیدند.

یک کارگزار از دهه 1920 توضیح داد: "هر روز در مقاله ، چارلی میچل حرفی برای گفتن دارد ، مردم J. P. مورگان چیزی برای گفتن درباره چیزهای خوب داشتند.""و من فکر کردم ،" خوب ، آنها چیزهای بیشتری در مورد این بازار از من می دانند. "

با وجود بررسی شدید پس از تصادف ، میچل می دانست که چگونه زنده بماند. همانطور که بسیاری از بانکها این کار را کردند ، بانک سیتی تلاش کرد اما به هم نرسید. و او این کار را از طریق یک جلسه کنگره در سال 1932 انجام داد.

اما درست همانطور که میچل برای آخرین سرمایه گذاری خود در اوایل سال 1933 ، سفری به ایتالیا برای مشورت برای بنیتو موسولینی آماده شد ، وی احضاریه دریافت کرد. او یک بار دیگر در کاپیتول هیل قرار داشت.

قرار گرفتن در معرض میچل و بانک ملی شهر

در تاریخ 21 فوریه ، میچل در اتاق 301 ساختمان دفتر سنا کرسی کرد و آماده شد تا با س oruge ال سؤالاتی از کمیته سنا در زمینه بانکداری و ارز روبرو شود ، که توسط مشاور منصوب فردیناند پکورا ساخته شده است.

Pecora هیچ سیاستمدار بزرگی نبود. او یک دادستان سیگار و سیگار کشیدن و فدراسیون در نیویورک بود که دوست داشت مدیران بانک را "بانکها" بنامد زیرا او آنها را به عنوان گانگسترهای مالی می دید.

فردیناند پکورا (1971-1982) به دنبال اسناد مربوط به تحقیقات وی در مورد دلایل سقوط وال استریت در سال 1929 ، 1933 (بایگانی کیستون / هولتون / گتی تصاویر) است

و میچل اولین آزمایش او بود.

Pecora بعداً در خاطرات خود در مورد شنیده ها نوشت: "(میچل) ، در طول شهادت خود ، بلندترین لحن اخلاقی را فرض كرد ، مهم نیست كه معاملات با توجه به آن مورد بازجویی قرار گرفت."

اما سؤال پكورا به سرعت باعث شد كه بانكدار آرامش خود را از دست بدهد و جزئیات را به خطر بیاندازد.

  • میچل اعتراف کرد که بانک سیتی در مورد استخر ادعا شده برای سهام شرکت معدن مس آناکوندا "نباید انجام دهد". در سال 1929 ، سیتی 1. 3 میلیون سهم از مس آناکوندا را در آن فروخت~120 دلار برای هر سهم ؛سهام در نهایت کاهش یافت~5 دلار
  • میچل شیوه های فروش متقاطع شهر شهر را تفصیل داد. وابسته به سرمایه گذاری سیتی در یک روز تنها 40K سهام سهام خود را فروخته و قیمت آن را در اواخر دهه 1920 به دست آورد.

شاید بیشترین آسیب رساندن به سیتی - و برای سایر بانکداران سرمایه گذاری - وحی این بود که میچل و مدیران وی داوران نظم و انضباطی نبودند که به نظر می رسید. Pecora فاش کرد که سیتی بسیاری از اوراق بهادار را که برای مشتریان به عنوان شرط بندی امن برای مشتریان مورد توجه قرار داده بود ، مورد بررسی قرار نداده است.

مایکل پرینو ، نویسنده کتاب The Hellhound of Wall Street ، کتابی در مورد Pecora و جلسات او ، به Hustle گفت: "Pecora نشان داد که این فقط یک دروغ است."

"این بانک فقط اساساً هر چیزی را که می توانست در آن درآمد کسب کند ، می فروشد ، و واقعاً به سرمایه گذاران نمی گفتند که تحقیقات داخلی آنها در مورد کیفیت اوراق بهادار کشف کرده است."

احضاریه کمیته سنا برای اجبار میچل برای شهادت (مجلس سنا) استفاده می کرد

برای برخی از افراد ، به ویژه بانکداران ، میچل یک قلاب بزرگوار بود. بسیاری از بانک های دیگر همین کار را کرده بودند. برای دیگران ، شهادت وی به عنوان سمبل قدرتمندی برای بیماری های صنعت مالی و یک کاتالیزور برای اصلاحات ایستاده بود:

  • قانون Glass-Stegall در سال 1933 امضا شد و ممنوعیت فعالیت بانکها به عنوان نهادهای تجاری و سرمایه گذاری ، همانطور که سیتی داشت.(این عمل در سال 1999 لغو شد.)
  • قانون اوراق بهادار در سال 1933 بانک ها را ملزم به افشای اطلاعات بیشتر در مورد اوراق بهادار فروخته شده کرد.

میچل همچنین مردی تحت تعقیب شد: پكورا و سناتورها وی را به اعتراف كردند كه او در سال 1929 سهام بانک ملی شهر را به همسرش فروخته است تا از برخورد عمده مالیات جلوگیری شود.

یک ماه بعد ، مقامات فدرال روز سه شنبه ساعت 9 بعد از ظهر به عمارت پنجم خیابان میچل رسیدند. رئیس جمهور فرانکلین روزولت تأیید خود را برای دستگیری بانکدار در فرار مالیاتی داده بود.

پیامدهای بعدی

اگر اخبار را پس از سایر فاجعه بار مالی فاجعه آمیز آمریکا - بحران مالی سال 2008 ، دوشنبه سیاه در سال 1987 - دنبال کرده اید - احتمالاً می توانید حدس بزنید که چه اتفاقی برای میچل افتاده است.

وی از فرار مالیاتی تبرئه شد و سپس توسط دولت فدرال به دلیل همین جنایت شکایت کرد. پس از از دست دادن پرونده ، میچل قبل از تسویه حساب برای مبلغ ناشناخته در سال 1938 ، چندین سال با این تصمیم مبارزه کرد.

میچل (مرکز) با برادوی که توسط دوستان و همکاران تجاری محاصره شده است ، که به وی تبریک می گویند "به عنوان" گناهکار "از دو اتهام فرار مالیاتی (Getty Images) اعلام شده است.

در حالی که این شهادت به حرفه وی آسیب رساند (میچل از سیتی استعفا داد) ، وی به عنوان رئیس در شرکت سرمایه گذاری Blyth & Co. در سال 1935 استخدام شد. سقوط سهام و دادرسی قانونی او را میلیون ها دلار بدهی به همراه داشت ، اما او ثروت جدیدی ایجاد کردبا Blyth

آمریکایی های متوسط که ایمان خود را به بانک شهر نشان می دهند ، به خوبی بهبود نیافته اند.

در حالی که میچل از تماشاگران تماشا می کرد ، یکی از قربانیان در جلسات سنا موضع گرفت.

ادگار براون ساخته بود~100K دلار از فروش زنجیره تئاتر خود و پس از دیدن یک تبلیغ مجله ، مشتری City Bank شد. هدف وی ایمنی مالی بیش از سود سریع بود ، اما یک کارمند وابسته به سرمایه گذاری در شهر او را متقاعد کرد که وام بگیرد و اوراق بهادار خارجی و سهام مانند مس آناکوندا و بانک شهر را به او فروخت.

در 4 اکتبر 1929 ، براون متوجه کاهش بازار شد و برای فروش کل نمونه کارها به یک شعبه محلی رفت. اما او "به یکباره توسط همه فروشندگان در محل محاصره شده بود" ، براون شهادت داد ، و مسلح شدید در حفظ اوراق بهادار خود بود.

در حالی که بعد از ظهر شهادت به پایان رسید ، پکورا از براون پرسید که آیا از پولی که به سیتی واگذار کرده است ، چیزی را دریافت کرده است.

او پاسخی داد که هزاران نفر از مردم که با شهر سیتی و میچل سر و کار داشتند می توانند ارتباط برقرار کنند: "نه یک درصد".

آشنایی با رمزارزها...
ما را در سایت آشنایی با رمزارزها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : بهاءالدین خرمشاهی بازدید : 52 تاريخ : چهارشنبه 2 فروردين 1402 ساعت: 20:24